به نام خدا امروز تقریبا دوماه میشه که باخواهرم حرف نزدم.این بار اون قهره و پا پیش نذاشتم.قبلا هربارکه قهرمیکردیم من خیلی عذاب وجدان داشتم و نمی‌خواستم قهرطول بکشه.وتماس می‌گرفتم.ولی این بار هر موقع می‌خوام گوشی رو بگیرم وزنگ بزنم بهش،یکی میگی چه فایده!دوباره باید اخلاق گند شو تحمل کنی.حس میکنم خواهرم فقط منو برای گرفتاریها وکارهاش نیاز داره و وقتی شادوخوشه دیگه خواهری نداره او بچه ی آخره ومن بچه ی اول.یازده سال فاصله سنی کم نیست.برای اینکه نتونیم حرفای همو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Kleine Sexpuppen اطلاعات انجمن اسلامی مدرسه مطهری تنگستان فروش خرید وقیمت پودر پیاز و سیر Janet Monica Shane دانلود فیلم و سریال Mike